شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید غلامرضا نصرتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
باگذشت سالها از جنگ، هنوز در نیریز بهانه برای گریستن فراوان است. لبهایمان به زمزمه مرثیه نشستهاند و پلکهایمان در ریختن اشک، بیقراری میکنند. گریه، اشک و مرثیه برای آنان که در تقویت بنیانهای حکومت اسلامی، وجود نازنینشان ذرهذره سوخت و خاکستر گردید. غلامرضا، پروانهای بود که ۲۵ شهریور سال ۱۳۴۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین ترانه زندگی را سرود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مصطفی خمینی (فضل نیریزی) سپری...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسن زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، آوای زندگی عاشقانه خود را سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز با اولین گریههای کودکانه در کانون گرم خانوادهای مسلمان، سرود و بعد از طی کردن دوران کودکی، در مدرسه پروین اعتصامی مشغول به تحصیل شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح به پایان برد و متوسطه را در دبیرستان دکتر بهشتی با موفقیت سپری کرد. جوانی بود باایمان و مقید به انجام فرایض دینی، در مراسم مذهبی بهخصوص در مراسم عزاداری حسین (ع) حضوری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن، آوای زندگی عاشقانه خود را سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز با اولین گریههای کودکانه در کانون گرم خانوادهای مسلمان، سرود و بعد از طی کردن دوران کودکی، در مدرسه پروین اعتصامی مشغول به تحصیل شد و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح به پایان برد و متوسطه را در دبیرستان دکتر بهشتی با موفقیت سپری کرد. جوانی بود باایمان و مقید به انجام فرایض دینی، در مراسم مذهبی بهخصوص در مراسم عزاداری حسین (ع) حضوری...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد رضا زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا اثنی عشری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
قلم را توان نوشتن از آن یار سفرکرده که به جانباز کربلا اقتدا کرد و سر و دستوپا را درراه لقای دوست هدیه نمود و خود بر تارک تاریخ جاودانه ماند، نیست. علیرضا، آن جانباز و شهید عرصههای نبرد حق علیه باطل، ۱۳۴۵/۹/۱ در روستای مشکانِ نیریز، میان خانوادهای مذهبی اولین الفبای زندگی را مشق کرد و درصحنه حیات با آئین ناب محمد (ص) جان را جلا بخشید. در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
قلم را توان نوشتن از آن یار سفرکرده که به جانباز کربلا اقتدا کرد و سر و دستوپا را درراه لقای دوست هدیه نمود و خود بر تارک تاریخ جاودانه ماند، نیست. علیرضا، آن جانباز و شهید عرصههای نبرد حق علیه باطل، ۱۳۴۵/۹/۱ در روستای مشکانِ نیریز، میان خانوادهای مذهبی اولین الفبای زندگی را مشق کرد و درصحنه حیات با آئین ناب محمد (ص) جان را جلا بخشید. در سن ۶ سالگی روانه مدرسه شد و در دبستان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد علی مقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
در آخرین روز تابستان سال ۱۳۴۸، ستاره محمدعلی در آسمان شهر مذهبی نیریز و در میان خانوادهای زحمتکش و متدین طلوع کرد. با گذراندن دوران کودکی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به اتمام رساند. سپس ترک تحصیل کرد و برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل شریف کارگری در امور بنایی پرداخت. ۱۳۶۶/۴/۱۵ به همراه جمعی از دوستان خود مانند شهیدان:...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
در آخرین روز تابستان سال ۱۳۴۸، ستاره محمدعلی در آسمان شهر مذهبی نیریز و در میان خانوادهای زحمتکش و متدین طلوع کرد. با گذراندن دوران کودکی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح نیریز به اتمام رساند. سپس ترک تحصیل کرد و برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل شریف کارگری در امور بنایی پرداخت. ۱۳۶۶/۴/۱۵ به همراه جمعی از دوستان خود مانند شهیدان:...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید مسعود کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
مسعود، دومین کبوتر خونین بالی است که آواز زندگی را در یک روز سرد زمستانی ـ ۱۳۴۶/۱۰/۲۰ ـ در نیریز سر داد و بهاری نو را به خانواده متدین و زحمتکش خود به ارمغان آورد. الفبای زندگی را در کانون ساده و بیآلایش، ولی گرم و بامحبت خانواده آموخت. پدرش که مغازهداری امین و متدین بود، از همان کودکی امانتداری و دیانت را به گوش جانش زمزمه کرد و فرزند دلبند خود را بر طریق الهی تربیت کرد....
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید علی اکبر سرافراز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
علیاکبر، از سلاله لالههای سرخ سرزمین دلاور خیز ایران اسلامی بود که به دنبال برادر در خون نشسته خود «علیاصغر» سر در راه خدا نهاد و بیصبرانه مسیر تعالی را طی کرد. وی در تاریخ ۱۳۴۴/۶/۱ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و آداب مسلمان زیستن را در دامان پاک مادر و آغوش مهربان پدر فراگرفت. ششساله بود که روانه دبستان ابتدایی شهید آیت مشکان شد و دوره پنجساله ابتدائی را با موفقیت پشت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد علي اکبر سرافراز »
علیاکبر، از سلاله لالههای سرخ سرزمین دلاور خیز ایران اسلامی بود که به دنبال برادر در خون نشسته خود «علیاصغر» سر در راه خدا نهاد و بیصبرانه مسیر تعالی را طی کرد. وی در تاریخ ۱۳۴۴/۶/۱ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و آداب مسلمان زیستن را در دامان پاک مادر و آغوش مهربان پدر فراگرفت. ششساله بود که روانه دبستان ابتدایی شهید آیت مشکان شد و دوره پنجساله ابتدائی را با موفقیت پشت...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید مهرداد جلالی »
دل هوای یاران عاشقی را کرده که در پی وصل سر و جان به قربانگاه بردند. میخواهد همسفر نسیم صبا شود و به دیار آلالهها سفر کند به جایی که هزاران لاله سرخ و هزار شهید راه عزّت و آزادگی آرمیدهاند. به جایی که حاج مهرداد جلالی رحل اقامت در آن افکنده است. شهیدی که در نیمه شهریور ماه سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان لار متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید مهرداد جلالی »
دل هوای یاران عاشقی را کرده که در پی وصل سر و جان به قربانگاه بردند. میخواهد همسفر نسیم صبا شود و به دیار آلالهها سفر کند به جایی که هزاران لاله سرخ و هزار شهید راه عزّت و آزادگی آرمیدهاند. به جایی که حاج مهرداد جلالی رحل اقامت در آن افکنده است. شهیدی که در نیمه شهریور ماه سال 1346 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان لار متولد شد و پس از گذراندن دوران کودکی، در...